فاز اول : طراحی مفهومی
فاز اول نشاندهنده استراتژی ساخت است. در این فاز نحوه اداره سازمان با ایجاد یک تصویر برای آینده و ایجاد یک ساختار برای پیادهسازی تعیین میشود. برای فرایندهای فاز اول، یک مدل ویژه سازمان لازم است که از یک سازمان به سازمان دیگر متفاوت است. بحث اصلی در این فاز طراحی مفهومی است که مدرکی برای تصدیق و اجرای دو فاز دیگر است. هدف از اجرای این فاز درک جزییات مربوط به هزینهها و شناخت سیستم و منافع پیادهسازی مدیریت زنجیره تامین است.
فاز دوم : طراحی جزییات و تست
این فاز میتواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود. یعنی جزییات طراحی میشود و به طور همزمان راهحلها در دنیای واقعی تست میشوند. در این فاز ایجاد تغییرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها برای پیادهسازی در سیستم به منظور پشتیبانی طراحی زنجیره تامین جدید توصیه میشود.
فاز سوم : پیادهسازی
در این فاز در ادامه فاز دوم ، زمانبندی پیادهسازی دورههای بلندمدت عملیات و تغییرات در سیستم به منظور ایجاد تسهیلات انجام میگردد(بلینگتون،۱۹۹۲،۲۶).
مدیریت زنجیره تامین بر رویکردی مشتریمحور استوار است. بر این اساس ، ارتباط به موقع و کامل بین همه عناصر زنجیره برای اطلاع از نیازهای مشتری و میزان تامین نیازها از ضروریات زنجیره است. برای تسهیل جریان اطلاعات و مدیریت دقیق آن بستری مناسبی از نرمافزارها و سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه و شبکههای اکسترانت و اینترانت موردنیاز است. با بکارگیری تجارت الکترونیک در زنجیره تامین میتوان بر مبنای مدل B2B و B2E برای توصیف عملیات خرید، فروش و مبادله محصــولات، خدمات و اطلاعات، از شبکههای رایانهای و به خصوص اینترنت بهره جست(هید و جان،۱۹۹۰،۸۸).
برمبنای مدلی دیگر از تجارت الکترونیک[۱] شرکتهای همکار در یک زمینه به خصوص ، از طریق شبکههای الکترونیکی میتوانند به همکاری و اشتراک مساعی بپردازند ؛ چنین همکاری اغلب بین شرکتهــای حاضر در یک زنجیره تامین اتفاق میافتد.
[۱] -E-Commerce
یکپارجه سازی مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
الف- شناسایی عوامل مرتبط مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
ب- تعیین مولفه های تاثیرگذار بر انتخاب عوامل مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری