یکپارجه سازی مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
الف- شناسایی عوامل مرتبط مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
ب- تعیین مولفه های تاثیرگذار بر انتخاب عوامل مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
الف- آیا عوامل مدیریت زنجیره تامین بر عوامل مدیریت ارتباط با مشتری تاثیر دارد؟
ب- آیا عوامل مدیریت ارتباط با مشتری بر عوامل مدیریت زنجیره تامین تاثیر دارد؟
ج- نحوه ارتباط عوامل چگونه است؟(ارتباط مستقیم یا غیر مستقیم)مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
د- چگونگی یکپارچه سازی مدیریت ارتباط با مشتری و مدیریت زنجیره تامین
قلمرو مکانی این تحقیق شرکت فولاد اسفراین می باشد.
قلمرو زمانی این تحقیق مربوط به سال ۹۱-۱۳۹۰ می باشد.
مشتری:
مخاطبانی که توانایی و استعداد خرید کالا و یا خدمتی را داشته باشند.
یکپارجه سازی مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
الف- شناسایی عوامل مرتبط مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
ب- تعیین مولفه های تاثیرگذار بر انتخاب عوامل مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
مدیریت زنجیره تامین دارای سه فرایند عمده است که عبارتاند از :
۱- مدیریت اطلاعات ۲- مدیریت لجستیک ۳- مدیریت روابط
۱- مدیریت اطلاعات : امروزه نقش ، اهمیت و جایگاه اطلاعات برای همگان بدیهی است. گردش مناسب و انتقال صحیح اطلاعات باعث میشود تا فرایندها موثرتر و کاراتر گشته و مدیریت آنها آسانتر گردد. در بحث زنجیره تامین -همانگونه که گفته شد- اهمیت موضوع هماهنگی در فعالیتها بسیار حائز اهمیت است. این نکته در بحث مدیریت اطلاعات در زنجیره ، مدیریت سیستمهای اطلاعاتی و انتقال اطلاعات نیز صحت دارد. مدیریت اطلاعات هماهنگ و مناسب میان شرکا باعث خواهد شد تا تاثیرات فزایندهای در سرعت، دقت، کیفیت و جنبههای دیگر وجود داشته باشد. مدیریت صحیح اطلاعات موجب هماهنگی بیشتر در زنجیره خواهد شد. به طور کلی در زنجیره تامین، مدیریت اطلاعات در بخشهای مختلفی تاثیرگذار خواهد بود که برخی از آنهاعبارتاند از:
مدیریت لجستیک (انتقال، جابجایی، پردازش و دسترسی به اطلاعات لجستیکی برای یکپارچهسازی فرایندهای حملونقل، سفارشدهی و ساخت، تغییرات سفارش ، زمانبندی تولید، برنامههای لجستیک و عملیات انبارداری) ؛ تبادل و پردازش دادهها میان شرکا (مانند تبادل و پردازش اطلاعات فنی، سفارشات و …) ؛ جمعآوری و پردازش اطلاعات برای تحلیل فرایند منبعیابی و ارزیابی، انتخاب و توسعه تامینکنندگان ؛ جمعآوری و پردازش اطلاعات عرضه و تقاضا و … برای پیشبینی روند بازار و شرایط آینده عرضه و تقاضا ؛ ایجاد و بهبود روابط بین شرکا(اسپکمان و میلر،۱۹۹۸،۶۳۵)
چنانچه پیداست، مدیریت اطلاعات و مجموعه سیستمهای اطلاعاتی زنجیره تامین میتواند بر روی بسیاری از تصمیمگیریهای داخلی بخشهای مختلف زنجیره تامین موثر باشد که این موضوع حاکی از اهمیت بالای این مولفه در مدیریت زنجیره تامین است
۲- مدیریت لجستیک : در تحلیل سیستمهای تولیدی (مانند صنعت خودرو) ، موضوع لجستیک بخش فیزیکی زنجیره تامین را دربر می گیرد. این بخش که کلیه فعالیتهای فیزیکی از مرحله تهیه ماده خام تا محصول نهایی شامل فعالیتهای حملونقل، انبارداری، زمانبندی تولید و … را شامل میشود، بخش نسبتا بزرگی از فعالیتهای زنجیره تامین را به خود اختصاص میدهد. در واقع محدوده لجستیک تنها جریان مواد و کالا نبوده بلکه محور فعالیتهای زنجیره تامین است که روابط و اطلاعات، ابزارهای پشتیبان آن برای بهبود در فعالیتها هستند.
یکپارجه سازی مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
الف- شناسایی عوامل مرتبط مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
ب- تعیین مولفه های تاثیرگذار بر انتخاب عوامل مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
فاز اول : طراحی مفهومی
فاز اول نشاندهنده استراتژی ساخت است. در این فاز نحوه اداره سازمان با ایجاد یک تصویر برای آینده و ایجاد یک ساختار برای پیادهسازی تعیین میشود. برای فرایندهای فاز اول، یک مدل ویژه سازمان لازم است که از یک سازمان به سازمان دیگر متفاوت است. بحث اصلی در این فاز طراحی مفهومی است که مدرکی برای تصدیق و اجرای دو فاز دیگر است. هدف از اجرای این فاز درک جزییات مربوط به هزینهها و شناخت سیستم و منافع پیادهسازی مدیریت زنجیره تامین است.
فاز دوم : طراحی جزییات و تست
این فاز میتواند همزمان با فاز اول و سوم اجرا شود. یعنی جزییات طراحی میشود و به طور همزمان راهحلها در دنیای واقعی تست میشوند. در این فاز ایجاد تغییرات در ساختار سازمان و در نظر گرفتن آنها برای پیادهسازی در سیستم به منظور پشتیبانی طراحی زنجیره تامین جدید توصیه میشود.
فاز سوم : پیادهسازی
در این فاز در ادامه فاز دوم ، زمانبندی پیادهسازی دورههای بلندمدت عملیات و تغییرات در سیستم به منظور ایجاد تسهیلات انجام میگردد(بلینگتون،۱۹۹۲،۲۶).
مدیریت زنجیره تامین بر رویکردی مشتریمحور استوار است. بر این اساس ، ارتباط به موقع و کامل بین همه عناصر زنجیره برای اطلاع از نیازهای مشتری و میزان تامین نیازها از ضروریات زنجیره است. برای تسهیل جریان اطلاعات و مدیریت دقیق آن بستری مناسبی از نرمافزارها و سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه و شبکههای اکسترانت و اینترانت موردنیاز است. با بکارگیری تجارت الکترونیک در زنجیره تامین میتوان بر مبنای مدل B2B و B2E برای توصیف عملیات خرید، فروش و مبادله محصــولات، خدمات و اطلاعات، از شبکههای رایانهای و به خصوص اینترنت بهره جست(هید و جان،۱۹۹۰،۸۸).
برمبنای مدلی دیگر از تجارت الکترونیک[۱] شرکتهای همکار در یک زمینه به خصوص ، از طریق شبکههای الکترونیکی میتوانند به همکاری و اشتراک مساعی بپردازند ؛ چنین همکاری اغلب بین شرکتهــای حاضر در یک زنجیره تامین اتفاق میافتد.
[۱] -E-Commerce
یکپارجه سازی مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
الف- شناسایی عوامل مرتبط مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
ب- تعیین مولفه های تاثیرگذار بر انتخاب عوامل مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
مدیریت زنجیره تامین بر رویکردی مشتریمحور استوار است. بر این اساس ، ارتباط به موقع و کامل بین همه عناصر زنجیره برای اطلاع از نیازهای مشتری و میزان تامین نیازها از ضروریات زنجیره است. برای تسهیل جریان اطلاعات و مدیریت دقیق آن بستری مناسبی از نرمافزارها و سیستمهای اطلاعاتی یکپارچه و شبکههای اکسترانت و اینترانت موردنیاز است. با بکارگیری تجارت الکترونیک در زنجیره تامین میتوان بر مبنای مدل B2B و B2E برای توصیف عملیات خرید، فروش و مبادله محصــولات، خدمات و اطلاعات، از شبکههای رایانهای و به خصوص اینترنت بهره جست(هید و جان،۱۹۹۰،۸۸).
برمبنای مدلی دیگر از تجارت الکترونیک[۱] شرکتهای همکار در یک زمینه به خصوص ، از طریق شبکههای الکترونیکی میتوانند به همکاری و اشتراک مساعی بپردازند ؛ چنین همکاری اغلب بین شرکتهــای حاضر در یک زنجیره تامین اتفاق میافتد.
به طور کلی مدیریت زنجیره تامین یکی از زیرساختارهای پیادهسازی تجارت الکترونیک است. از دید صنعتی، تجارت الکترونیکی بین بنگاهها عمدتا در صنایعی رخ میدهد که زنجیره تامین در آنجا شکل گرفته باشد. یک تولیدکننده همواره عاملی است که در وسط فرایند فعالیت اقتصادی قرار دارد. تولیدکننده ، خود خریدار کالا از تامینکنندگان خود و فروشنده کالایی جدید به خریداران خود است. چون فروشنده به تولیدکننده ، خود تامینکنندگانی دارد و ضمنا خریدار کالا نیز ممکن است خود مشتریانی داشته باشد، ما با زنجیرهای از بنگاهها روبهرو هستیم که هر کدام هم خریدار و هم فروشنده هستند ؛ این مجموعه شبیه به زنجیر است، زیرا همه به هم وابسته هستند. با مدیریت درست زنجیره تامین همه عناصر موجود در زنجیره منتفع شده و ضمنا با ارایه کالای مرغوب و ارزان جامعه را نیز منتفع میکند. از همین روست یکی از مسایل مهم صنایع در کشورهای پیشرفته مدیریت زنجیره تامین است. یکی از عناصر مهم مدیریت زنجیره خودکارسازی امر خرید و فروش بین اعضای زنجیره است. این امر آن قدر مهم و حیاتی است که حتی قبل از ظهور اینترنت، صنایع خودروسازی و هوافضایی که بزرگترین و پیچیدهترین زنجیرههای تامین را دارند، خود با صرف هزینه گزاف اقدام به ایجاد شبکه کرده بودند(همان،۹۱).
در حال حاضر استاندارد EDI که امروزه با کمک سازمان جهانی استانداردها در محیط اینترنت و بر بستر استاندارد XML برای امور تجاری در حال کاربرد است، از همین شبکههای اختصاصی به وجود آمده است. برای مدیریت زنجیره تامین، پایداری زنجیره یک عامل مهم و حیاتی است و معمولا اشکال پیچیده ، کارآمد و پایدار مدیریت زنجیره تامین تنها در بنگاههای بزرگ اقتصادی دیده میشود. درحال حاضر در کشور ما در این زمینه کمبود جدی وجود دارد ؛ از یک طرف تعداد بنگاههای اقتصادی بزرگ در کشور بسیار کم است. این تعداد کم هم عمدتا ماهیتی غیرخصوصی دارند و بنابراین خود با مشکل پایداری در مواجه با مسایل سیاسی روبهرو هستند. از طرف دیگر تعداد زنجیرههای تامین پایدار نیز در کشور بسیار کم است ؛ دو نمونه قابل ذکر را میتوان صنعت خودرو و صنایع نفت کشور دانست(همان ،۹۵).
[۱] -E-Commerce
یکپارجه سازی مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
الف- شناسایی عوامل مرتبط مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
ب- تعیین مولفه های تاثیرگذار بر انتخاب عوامل مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
کسب مشتری و نگهداشتن او، وفاداری مشتری و افزایش دادن سودآوری مشتری از مهم ترین چالش های تجاری سازمان های امروزی محسوب می شوند. سرمایه گذاری در مدیریت ارتباط با مشتری می تواند منجر به منافع گوناگونی شود. برخی سازمان ها به دنبال نفوذ سریع تر در بازارند و دیگران در جستجوی سودآوری بیشتر از راه پایین آوردن هزینه ها هستند. ولی هدف نهایی تمام سازمان ها، توسعه ساختاری مستحکم در ارتباط با مشتریان و رسیدن به آن چیزی است که برای حفظ سطح بالای رضایت مشتری و وفاداری مورد نیاز است. در عصر شفافیت اینترنتی و انتخاب جهانی، سازمان ها دیگر نمی توانند پشت سیاست ها و قیمت های خود پنهان شوند. مشتریان آن قدر هوشمند هستند که بدانند حق انتخاب دارند و اگر از خدمات ارائه شده سازمان تجربه بدی داشته باشند از این حق استفتاه می کنند و به سوی رقبا می روند. در واقع، اهرم های قدرت از سازمان به مشتریان منتقل شده است، یعنی برخلاف دهه های پیشین که سازمان برای مشتریان تصمیم گیری می نمود، اکنون این مشتریان هستند که برای سازمان تصمیم گیری می کنند.(صالحی صدقیانی و اخوان، ۱۳۸۳، ۳۲)
تحقیقات و مطالعات نشان می دهد که موج بعدی سرمایه گذاری در فناوری اطلاعات بهمدیریت ارتباط با مشتری تعلق خواهد داشت و پیش بینی می شود روند به کارگیری مدیریت ارتباط با مشتری در طی پنج سال آینده به ۲۵ الی ۳۰ درصد رشد دست یابد. سازمان ها معمولا برای پشتیبانی از یکپارچه سازی عملکردهای مختلف کسب و کار خود از ارائه دهندگان نرم افزارهای کاربردی استفاده می کنند و امیدوارند که از طریق سرمایه گذاری بر روی مدیریت ارتباط با مشتری بتوانند برنامه های بهتری برای حفظ مشتری های خود به وجود آورده و درآمدهای دائمی خود را افزایش دهند. به طور کلی می توان دلایل زیر را برای حرکت سازمان ها به سوی استفاده از مدیریت ارتباط با مشتری برشمرد. (دهقانی زاده، حاجی علی اکبری،۱۳۸۴، ۳۰)
۱)استفاده از روابط جاری با مشتری های فعلی برای به حداکثر رساندن میزان رشد درآمدها
۲)مشخص کردن، جذب نمودن و حفظ بهترین مشتری ها
۳)معرفی و مشخص کردن روال ها و فرایندهای فروشی که بیشتر تکرار می شوند.
۴)پاسخگویی به نیازها و رفع تقاضای مشتریان
۵)ایجاد و اجرای یک راهبرد فعال بازاریابی که به کاهش هزینه ها و شناخت عمیق تر مشتری منجر می شود.
تجارب سنتی بازاریابی در سازمان ها نیز به گوشه ای دیگر این مطلب را بیان می دارد:(دهقانی زاده، حاجی علی اکبری،۱۳۸۴، ۳۰)
۱)هزینه فروش کالا به یک مشتری جدید، شش برابر فروش به مشتری قدیمی است.
۲)معمولا هر مشتری ناراضی، عدم رضایت خود را با ۸ الی۱۰ نفر در میان می گذارد
۳)احتمال فروش یک محصول به یک مشتری قدیمی در حدود ۵۰ درصد است، درحالی که احتمال فروش همان محصول به یک مشتری جدید تنها ۱۵ درصد است.
۴)اگر شرکتی بتواند میزان نگهداری و حفظ مشتری سالیانه خود را ۵ درصد افزایش دهد، می تواند منافع و سودهای خود را بین ۳۰ تا ۱۲۵ درصد افزایش دهد.
یکپارجه سازی مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
الف- شناسایی عوامل مرتبط مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری
ب- تعیین مولفه های تاثیرگذار بر انتخاب عوامل مدیریت زنجیره تامین و مدیریت ارتباط با مشتری